با جناب آقاي قديمي مصاحبهاي ترتيب دادهايم
كه در پي ميآيد.
ضمن معرفي خودتان كمي از
سوابق كاری تان بفرمائيد
من شهريار قديمي متولد سال1327 در تهران
هستم تحصيلات ابتدايي تا فوق ليسانس معماري را در ايران انجام دادم و از سي سال
پيش تا كنون به كار معماري مشغول هستم و در كنار اين كار كار عكاسي را دنبال كردهام
كه نتيجه آن آرشيوي حاوي يكصدوپنجاه هزار تصوير اعم از اسلايد و نگاتيو است.
سوژههاي كارهاي شما بيشتر
چه موضوعاتي هستند و چه موضوعاتي براي شما الهامبخش و تاثير گذار هستند؟
در طول حدود سي وپنج سال كار طبيعتا نظرات و روحيات انسان دچار تحول
و دگرگوني ميشود و ديدگاه و زاويه ديد فرد در سنين مختلف دچار تغيير مي شود در
مورد من نيز سوژه ها متفاوت بوده اما در حال حاضر بيشتر در پي جمعآوري يك دكمان
از آثار معماري و عمدتا معماري كهن و همچنين به تصوير كشيدن آداب و رسوم مختلف
هستم چون در اين سالها تقريبا همه مسيرها را پيمودهام ولي همانطور كه گفتم هدف
اصلي من جمعآوري تصاوير آثار تاريخي و باستاني است به خصوص آن دسته از اين آثار
كه در معرض ويراني هستند.
آيا شما با ميراث فرهنگي
همكاري داريد؟
به صورت رسمي خير اما با دوستاني كه در
ميراث فرهنگي هستند در ارتباط هستم و براي شناسايي مكانهاي تاريخي و امكاناتي كه
شايد بتوانند در اختيارم بگذارند از آنها كمك ميگيريم.
از عكسهايي كه در سفرهايتان به سراسر
نقاط ايران تهيه مي كنيد چه استفادهاي ميشود؟ آيا نمايشگاه ترتيب ميدهيد يا آنها
را براي چاپ در كتابها استفاده مي كنيد؟
به طور كلي وقتي مجموعه اين چنيني تهيه
مي شود مي تواند موارد استفاده متعددي داشته باشد به عنوان مثال من در آرشيو شخصيام
در حدود دوهزار عكس از بم داشتم كه در سفرها و زمانهاي مختلف گرفته شده بودم بعد
از حادثه تاسف انگيز بم استفادههاي مختلفي از اين عكسها شده اعم از چاپ در كتاب
و نمايش در سمينارها و چندي پس از زلزله نمايشگاه و نمايش اسلايدي از همين تصاوير
به نفع مردم بم برپا شد و از طريق خانه هنرمندان به مردم بم هديه شد.
يكي از موضوعات مورد علاقه
شما باغهاي ايران است در اين مورد توضيح دهيد.
در سفرهاي عكاسي و تفريحي كه داشتم اين
باغ ايراني كه مرتبط با معماري و محيط زيست ايراني است نظرم را به خود معطوف كرد
در اوايل كارم هدفم از گرفتن يك عكس به دست آوردن تصويري از مناظر و اشياء مختلف
با كمپوزوسيون خوبي ازنظر تركيب رنگ و نور و سايه بود ولي با گذشت زمان انسان نقطه
نظرات و ديدگاههاي عميق تري پيدا مي كند تقريبا دو سال قبل از انقلاب خانم نسرين
فقيه قراردادي با موزه هنرهاي معاصر بستند مبني براين كه پروژه باغ هاي قديمي
ايران را انجام دهند كه نتيجه آن در يك نمايشگاه به معرض ديد عموم گذاشته شود و
همچنين در سميناري ارائه شود ايشان از من و چند نفر ديگر درخواست كمك كردند ما باغ
هايي را در نظر گرفتيم و كار را شروع كرديم ولي در اين بين انقلاب اتفاق افتاد و
درنتيجه تمام پروژهها متوقف شد و عكسهايي كه من در آن زمان تهيه كردهبودم در
موزه ماند و خوشبختانه اخيرا كه به موزه مراجعه كرديم قسمت عمده آنها باقي مانده
بود تعدادي عكس هم از باغهاي طبس داشتم كه در زمان زلزله طبس يكسال قبل از انقلاب
گرفته شدهبود كه قراربود به نفع زلزله زدگان طبس در مجموعه باغ فردوس به نمايش
گذاشته شود ولي با زمان انقلاب مصادف شد و آن نمايشگاه شكل نگرفت و آن عكسها هم
به نوعي از بين رفتند به استثناي اين عكسها مابقي قسمتي در موزه و قسمتي هم نزد
من باقي ماند و علاوه بر آن چندين باغ ديگر را ما توانستيم عكسبرداري كنيم ولي
همانطور كه گفتم اين پروژه بعد از انقلاب متوقف شد و سالها مسكوت ماند تا اينكه
چندسال پيش خانم مهندس فريارجواهري با موزه قرارداد بستند و آن تعداد عكسهايي را
كه در موزه مانده بود استفاده كردند و ليستي هم از باغها تهيه شد و اينبار ما با
سرپرستي خانم جواهري كار را شروع كرديم و ايشان از من و آقاي جوادي خواستند كه با
ايشان همكاري كنيم و ما كار را شروع كرديم و باغهايي را هم علاوه بر آنچه در ليست
بود پيدا كرديم كه البته در شرف از بين رفتن بودند و من اينبار روبه ويراني رفتن
اين باغها را به چشم ديدم و به همين دليل در نمايشگاهي كه با تصاوير تهيه شده
ترتيب داده شد قسمتي از سالن موزه را به تيتر "باغ ايراني روبه ويراني"
اختصاص دادم از تصوير و نور سراميك مجموعهاي ترتيب دادم كه اين فكر را نمايش ميداد
اين مجموعه شامل يك خط نور بود كه ازديدگاه من خط خرد ايراني بود نسبت به شناخت
محيط زيست و آب كه مادر محيط زيست است اين خط نور محور كار بود با يك نئون آبي و
درراستاي اين خط تصاويري از صحراهاي ايران قرارگرفته بود و بعد تصاويري از باغ
هاي بسيار كهن ايران نظير شوش و پاسارگاد -البته آنچه از آن باغها باقي مانده بود
- و اين رديف تصاوير با تاريخ پيش مي رفت تا به باغهاي قاچاري مي رسيد و خط نور
هم همينطور ادامه داشت تا جايي كه تبديل به يك حوض مي شد و به جايي مي رسيد كه متن
و ديوار نمايشگاه ما از سفيد به خاكستري تغيير مي كرد و در اينجا خط خرد و نور قطع
مي شد و به دوران معاصر مي رسيديم كه بشر معاصر و ايراني معاصر آن شناخت نسبت به
محيط زيست و در نتيجه آب پاك را از دست داده و در آنجا بجاي باغ ها و بوستانهاي
زيباي ايراني وسروهاي كهن ايراني، نخل هاي پلاستيكي سربرآورده بودند يعني
كاريكاتور زشتي از اين نخلها را ارائه داده بودم و بعد تصاويري از باغهاي ويران
شده كه متاسفانه اين تصاوير در روز آخر به شكل بسيار زشتي از طرف مسئولين موزه سانسور
شد و طرح كنگي باقي ماند كه اكثر بازديدكنندگان متوجه مفهوم آن نمي شدند و اين كار
بصري به نوعي كاركرد واقعي خود را از دست داد.البته همين كارها مدتي بعد در
ايتاليا به نمايش گذاشته شد.
دليل ويراني باغهاي
ايراني چيست؟
اين ويراني دلايل بيشماري دارد و يكي از
دلايل عمده آن رشد بيرويه جمعيت و تكنولوژي غيرقابل كنترل و لجام گسيختهاي است
كه تا زماني كه تحت كنترل درنيايد و مهار نشود و در كانال صحيح هدايت نشود مانند
سيل ويرانگر و مخرب است از ديگر دلايل اين ويراني هم توسعه بي رويه شهرها و صنايع
آلوده كننده است و بسياري دلايل ديگر كه اگر فرصتي دست دهد آنرا در كتابي جمعآوري
خواهم كرد
.
آيا قبل از اينكه به سمت
سوژهاي كه درذهن داريد برويد در مورد آن مطالعه و تحقيق ميكنيد؟
در گذشته من به عنوان يك عكاس بيشتر به
دنبال تصاوير جذاب بودم ولي به تدريج كه مطالعاتم در زمينههاي معماري، باستانشناسي
و شهرسازي بيشتر شد به مسائل عميقتر و ريشهدارتر توجه كردم درحال حاضر از قبل در
مورد سوژهام تحقيق و مطالعه مي كنم و وقتي به محل ميروم چيزهاي تازهاي كشف ميكنم
و لطف كار هم در همين است و اين را به شاگردانم هم توصيه مي كنم كه با مطالعه با
سوژهشان روبرو شوند تا بتوانند از وقتشان استفاده كنند و برداشت عميقتري هم
داشته باشند
آيا با دانشگاهها همكاري
ميكنيد؟
گهگاه به صورت جسته گريخته و درحد نمايش
اسلايد و براي دانشجويان.
آيا شما در رشته هنر
نوآوري داشته ايد؟
در مورد مينيماليزم در 27 سال پيش انجام
دادهام و تصاوير آن موجود است ولي در حال حاضر افراد خبره ميتوانند كار عكاسان
مختلف را مي شناسند چون هركس در طول سالهاي كارش به تدريج سبك كاري خاص خودش را
پيدا مي كند و در كارهاي من هم سبك و سياق مشخصي وجود دارد ولي آن علاقه به نوآوري
اشتياق به انجام كارهاي تازه را كه در گذشته در من بود به نوعي از دست دادهام و
فكر ميكنم رسالت من چيز ديگري است و فكر مي كنم چيزهاي ديگري هست كه بايد به صورت
دكمان حفظ شود به عنوان مثال همين ارگ بم اگر از سند تصويري وجود نداشت بعد از زلزله
به كلي محو و نابود مي شد. من كارهاي ديگري هم دارم كه اصل موضوع به دلايلي نظير
زلزله يا ساير حوادث از بين رفته ولي تصاوير آن باقي مانده و اين رسالت اصلي من
است كه در حفظ اسنادي از آثار تاريخي بكوشم.
شما در طول سفرها و
عكسبرداري هايتان از بناهاي تاريخي مناطق مختلف، پيشاپيش از خطر ويراني اين بناها مطلع مي شويد آيا در اين مورد با مسئولان
صحبت ميكنيد و آنها هشدار مي دهيد؟
درگذشته اين كار را با شور و شوق و هيجان
فوقالعادهاي انجام ميدادم ولي متاسفانه در حال حاضر به ياسي رسيدهام و مي دانم
كه صحبت كردن فايدهاي ندارد و هيچكس ترتيب اثر نمي دهد و به هشدارها توجه نمي
كند.
در مورد نمايشگاههايي كه در
ايران و خارج از آن برگزار كردهايد و اين كه در ترتيب دادن اين نمايشگاهها از
طرف نهاد يا ارگاني حمايت شدهايد توضيح دهيد؟
اولين نمايشگاه عكسم را در كتابخانه
دانشگاه ملي زماني برپا كردم كه در سال سوم دانشگاه مشغول به تحصيل بودم، بعد از
آن در سال 1355 در انجمن فرهنگي ايران و امريكا نمايشگاه عكس ديگري داير كردم بعد
از گذراندن خدمت سربازي كه مصادف با زمان انقلاب بود در چندين نمايشگاه گروهي عكسهايم
را ارايه كردم و براي برگزاري نمايشگاه عكس و نمايش اسلايدهايي از آثار تاريخي به
كانادا دعوت شدم در حال حاضر هم در "نگارخانه كاوه" به همراه همسرم در
حال فعاليت هستيم. در مجموع مي توان گفت حدود 20 نمايشگاه در ايران و تعداد كمي هم
درخارج از كشور برپا كردهايم كه همه با هزينه شخصي بودهاست و از طرف هيچ ارگاني
حمايت نشدهايم
آيا عكاسان ايران انجمي
براي خود دارند؟
بله انجمن عكاسان وجود دارد و من هم
افتخار عضويت در اين انجمن را دارم ولي به دليل مشغله كاري عضو فعالي نيستم چون من
بايد از طريق كار در رشته معماري كسب درآمد نمايم تا بتوانم مخارج كارهاي عكاسيام
را تامين كنم ولي دوستان ديگري در انجمن هستند و فعاليت مي كنند و اخيرا هم انجمن
عكاسان تبليغاتي و فرهنگي تشكيل شده كه از من براي عضويت دعوت شد و پذيرفتم ولي
فكر نمي كنم در اين انجمن هم بتوانم فعاليت چنداني داشته باشم.
مصاحبه از / آزيتا خرَم
نوشتار/ بهناز خوشنويس خبرنگار برای پرسپوليس تولوز